در نروژ همه آیسبرگ را میشناسند چرا که همانند دماوند در ایران است! آیسبرگ مانند بخشی از تاریخ طبیعی نروژ سالهاست در رؤیای مردمان این سرزمین جای دارد.
ایده اولیه جزایر شناور از آیسبرگ برگرفته شده است. این جزایر شناور، ترکیبی بین تاریخ طبیعی، هویت، طبیعت و تکنولوژی سازگار با طبیعت با رویکردی به آینده شهرنشینی در نروژ هستند.
نروژ کشوری کوهستانی و سردسیر در شمال اروپا و غرب شبهجزیره اسکاندیناوی است. این کشور کوهستانی دارای آبدرههای زیبا و و صفناپذیری است.
مهمترین رشـتهکوه این کشور،کوه اسکاندیناوی است که درههای زیبا و عمیق آن یکی از پرطرفدارترین جاذبههای گردشگری نروژ را تشکیل میدهد، جلگهها در کنار رودها بهویژه خلیج اسلو و تنگه اسکاژراک واقع هستند. نروژ دارای جزیرههای فراوانی نیز است که با جنگلهای انبوه از درخت پوشیده شده است.
امروزه نروژ یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان محسوب میشود چرا که کشاورزی در این کشور از رونق بسیار بالایی برخوردار است و حتی یکی از بهترین و مرغوبترین چاههای نفت دنیا را داراست که عده زیادی در پالایشگاههای نفت مشغول به کار هستند و بهدلیل اینکه نروژ را دریا احاطه کرده بسیاری از مردم نیز به ماهیگیری میپردازند و یکی از چرخههای اقتصاد این کشور را آبزیان دریایی تشکیل میدهد.
محیطزیست
با وجود آنکه منابع انرژی در کشور نروژ فراوان است اما این کشور خواهان تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر و غیرآلاینده است و میکوشد تا بخش نفت خود را به دوستدار محیطزیست تبدیل کند. تحت الزام پروتکل کیوتو، نروژ موافقت کرده است انتشار ترکیبات کربن را محدود کند. با تلاش دو جانبه برای تأمین هدف کیوتو و توسعه بیشتر فناوری برای حفظ محیطزیست از طریق فراوردههای نفت و گاز، نروژ به یکی از پیشگامان ایجاد طرحهای کاهش ضایعات دی اکسیدکربن تبدیل شده است.
تولید برق از جزر و مد، هامرفست
جزر و مد مانند باد همواره وجود دارد و مردم حداقل از دیر باز انرژی حاصل از فروکشند (جزر) و جریان آن را به کار گرفتهاند. آب جاری جزر و مد صدها سال آسیابها را میگرداند تا غلات را آرد کند.
در اواخر سال2002 توربینهای شبیه آسیاب بادی زیر آبی را در نزدیکی ساحل هامرفست نصب کردند تا از حرکت جزر و مد برای تولید برق استفاده کنند.
تودههای یخ شناور
تودههای یخ شناور، تکههای بزرگی از یخ هستند که در دریا شناورند. یک نهم این تودههای یخ شناور قابل دیدن هستند و بقیه آن زیر آب دریا بوده و قابل رویت نیستند. در نقاط سرد زمین، یعنی قطب شمال و جنوب، سطح خشکی و آب از ورقههای یخ پوشیده شده است که قطر آنها در مرکز به 30 متر میرسد.
این یخهای شناور در آبهای آزاد اقیانوسها پیش میروند و آب دریا قسمت زیر این تودههای یخ را ذوب میکند و قسمت بالایی هم با صدای ترسناکی به پیش روی خود در آب دریا ادامه میدهد. تکههای بزرگ یخ برای مدت کوتاهی به زیر آب میروند و سپس روی آب میآیند. یک توده یخ شناور قبل از اینکه کاملا آب شود سالها در آبهای آزاد شناور است.
برای ارتباط بین شهر هامرفست و محیطزیست دریا 16 جزیره شناور ساخته میشود. این جزیرهها شامل بخشهایی مانند مرکز فرهنگی قطب شمال، هتل و مرکز همایشها، مکانهای تجاری، حوضچههای آب معدنی و مراکز تفریحی آبی و پارکینگ مجموعه میشود.
سقف مجموعه مانند سطح زمین بوده و روی این سقف گیاهان را پرورش میدهند. این پوشش گیاهی سرعت امواج را کاهش داده و مانند یک عایق صوتی مناسب برای مجموعه عمل میکند. پوشش داخل مجموعه از سلولهای خورشیدی بوده که برای تولید برق در زمستان است. سالانه18هزار مسافر میتوانند از این مکان دیدن کنند.
اسکله جدید با ارتفاع سقفهایش به سادگی قابل رویت بوده و منظره شگفتانگیزی را در شهر هامرفست پدید آورده است. این بنای جدید از ورود موجهای سهمگین به شهر جلوگیری کرده و از آن محافظت میکند.
در میان دهانه جزیرهها پروانههای تولید برق زیر آب قرار دارد. این پروانهها در جریان حرکت آب و یا جزر و مد به گردش در میآیند و برق تولید میکنند. هامرفست در شمالیترین نقطه نروژ مثالی برای آشتی بین تکنولوژی و طبیعت اطراف خواهد بود.
محفظه این مجموعه دارای مفهومی از اقلیمشناسی محیطزیست شهر هامرفست است. در طراحی شعاع مجموعه، خطوط اصلی خیابانهای شهر و خط ساحلی شهر لحاظ شده است. بندبندبودن مجموعه در اصل ارتباطی میان شهر و ساحل و جزر و مد است.
در ایران ما با این وسعت سرزمینمان که به جای شهر یا استان میگوییم شمال ایران و جنوب ایران، با طبیعت بسیار کم نظیر با چهار فصل، اثری از طبیعت در پروژههای معماری و شهرسازی دیده نمیشود. طبیعت ایران با ساخت شهرهای کوچک در کنار شهرهای بزرگ طبیعت باقیمانده حاشیه شهرها را از بین برده و باعث نابودی طبیعت، فرهنگ و هویت شده است.
باید از طبیعت ایران در شهرسازیهای جدید نهایت استفاده را کرد. نروژ با طبیعت غیرقابل مقایسه با سرزمینمان ایران، طبیعت خود را حفظ و احیا میکند و ما هنوز به کمیت یا همان سرپناهسازی میاندیشیم. توسعه کمی شهرسازی چقدر پاسخگوی نیازها در جامعه امروزی ایران بوده و آیا طبیعت را حفظ و احیا کرده یا تخریب؟